قالب وبلاگ


بوم شناسی
بوم شناسی علم مطالعه روابط موجودات زنده با همدیگر و همچنین محیط آنهاست 
نويسندگان

از تمام گروههای موجودات زنده،حشرات بیشترین تعداد گونه شناخته شده دارند. (بیش از 5 10*5/7) حشرات به روشهای متنوعی بر فعالیتهای انسان اثرمنفی می گذارند.آنها باعث خسارات سنگین به غلات می شوند،آنها به عنوان ناقلهای بیماری های انسانی عمل می کنند. در طول دهه 1940 تعدادی از حشره کشهای شیمیایی به عنوان یک وسیله ی کنترل کننده ازدیاد جمعیتهای حشرات موذی ایجاد شدند.یکی از اینها هیدروکربنهای D.D.T کلرینه شده(دی کلرو دی فنیل تری کلرواتان)است که به طورعمده دردهه1870 ساخته شد، اماتا دهه 1930 به عنوان حشره کش شناخته نشد.به شکل استثنایی D.D.T در کنترل وکشتن گونه های زیادی از آفات سودمند واقع شد. هیدرو کربنهای کلرینه شده مثل D.D.T به سیستم عصبی و بافتهای عضلانی حشرات حمله می برد.دیگرهیدروکربنهای کلرینه شده مثل دیلدرین،آلدرین،کلوردان، لیندان و توگزوفن در یک مقیاس وسیع سنتز و استفاده شده است.
گروه دیگر از حشره کشهای شیمیایی ارگانوفسفاتها نامیده شده وشامل مالاتیون،پاراتیون ودیازیون است.نسل اول ارگانوفسفاتها توسط بنیانگذاران جنگ شیمیایی ایجاد شد. حالا آنها برای کنترل جمعیت حشرات از طریق ممانعت از آنزیم استیل کوانزیم استراز که ناقل عصبی استیل کولین را هیدرولیز می کند،عمل می کند. این مواد نورونهای حرکتی و نورونها را درمغز حشرات به هم می زنند.
در آغاز دهه 1960 بیش از صد میلیون آکر از اراضی کشاورزی ایالات متحده امریکا به صورت سالانه با حشره کشهای شیمیایی تیمارمی شدند. در آن زمان محققان فهمیدند که حشره کشهای هیدروکربنی کلرینه شده(درمقیاس وسیع)وحشره کشهای ارگانو فسفات(در مقیاس کوچکتر)اثرات جانبی مهم وفوری واثرات غیر مستقیم بلند مدت بر جانوران،اکوسیستمها وانسانها دارند.هیدروکربنهای کلرینه مثل D.D.T مشخص شد که به مدت 20-15 سا ل درمحیط باقی مانده و درغلظتهای بالا از طریق زنجیره های غذایی جمع می شوند. این تجمع زیستی در بافتهای چربی،اثر زیستی قابل توجهی بر تعداد زیادی از میکروارگانیسمها دارد. مثلا در امریکی شمالی تعداد زیادی از گونه های پرندگان شامل پلیکانهای قهوه ای،BaldEgales،Sparrowhawks،Peregrine Falcons،Double-Crestedcormorants،کم جمعیت شدند(نابود شدند).
در طول دهه1950 جمعیت حشرات هدف(مورد نظر)به میزان زیادی به تیماربا تعداد زیادی حشره کش شیمیایی مقاوم شد به طوریکه بایدحشره کشهایی با غلظتهای بالاتربرای کنترل گونه های آفات به کار می رفت. بعلاوه حشره کشهای شیمیایی پیدا شدند که فاقداثردقیق(ویژه)بودند،در نتیجه حشرات مفید هنگام استفاده همراه با آنهایی که آفت به نظرمی رسیدند کشته می شدند. در واقع در برخی موارد دشمنان طبیعی گونه های آفتی کشته می شدند تا موجودات مورد نظر(گونه های آفتی حشرات)، درنتیجه تیمار با حشره کش به افزایش حشرات آفتی پس از استفاده از حشره کش منجر شد.
ارائه ی تمام زیانهای حاصله در اثر استفاده از حشره کشهای شیمیایی، راه های جایگزین (الترناتیو)کنترل حشرات مضر بیش از بیست سا ل گذشته بررسی(جستجو)شده است.استفاده از حشره کشها به طور طبیعی توسط هر میکروارگانیسم یا هر گیاهی تولید می شود،یک گزینه آشکار است. یک جنبه مثبت این ترکیبات،معمولا خیلی تخصصی بودن برای گونه حشره هدف، تجزیه پذیری زیستی،کاهش سرعت انتخاب به مقاومت است.اما جنبه منفی،توانایی کم وهزینه بالای استفاده از آنها را برای کاربردهای متنوع محدود می کند. این جنبه های منفی(نقطه ضعفها)ممکن است با فنون نوترکیبی DNA برطرف شود. امروزه محققان می توانندژنهایی که عوامل پاتوژنیک حشرات جهت افزایش کارایی حشره کشهای میکروبی راکد می کنند،دستکاری کنند. خصوصا فعالیتهای حشره کشی Bacillus thuringiensis و سیستمهای Bacculovirouses حشره ای به نظر می رسد بی خطر،ویژه وسودمند باشد. بازار جهانی برای حشره کشها بسیار بزرگ وفراوان است: حالا 20 بیلیون در سا ل وبه سرعت اقزایش می یابد. گرچه حشره کشهای زیستی،غالبا B.thuringinsis ،یک درصد از این مجموعه را تشکیل می دهد،انتظار می رود بیشترین رشد در این رشته درآینده شامل حشره کشهای زیستی شود.


موضوعات مرتبط: دانشگاه، اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 2 آبان 1393برچسب:حشره کش های میکروبی , ] [ 12:56 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

این جگن درباتلاقها و مردابهای سواحل آتلانتیک وجود دارد. اما فقط درمردابهای درون قاره ای وجود دارد نه در باتلاقهای درون قاره ای. من به صورت تجربی پنج فرضیه ایکه این الگورا توضیح می دهد امتحان کردم. نشاهای متقابل ایجاد شدند,تفاوتی بین دو جمعیت مشاهده نشد. این نشان می دهد که اکوتیپ خاص باتلاق وجود ندارد. درعوض رشد و تولید مثل این جگن به اکثر شرایطی که گیاهان درآن رشد کرده اند,بستگی دارد.گیاهانی که از جمعیتهای مختلف مطالعه شدند,می توانستند سیکل زندگی خود رادر باتلاقهای ساحلی,مردابهای ساحلی ومردابهای درون قاره ای کامل کنند,اما نمی توانستند چرخه ی زندگی خود رادرباتلاقهای درون قاره ای کامل کنند. آزمایشات گلخانه ای نشان دادندکه اسیدیته و قلیاییت اثر معنی داری دررشد و جوانه زنی نداشت. مواد غذایی و سطح آب افزایش یافت. نهالهای جگن درتوربهای باتلاقهای درون خشکی وقتی که سطح آب به طور مصنوعی درسطح خزه نگه داشته شد به میزان زیادی رشد کردند اما وقتی که سطح آب از سطح خزه پایین تر آمد(20سانتی متر یا بیشتر پایین آمد), اغلب آنها مردند. سطح آب درباتلاقهای ساحلی معمولا بالاست. سطح آب رقابت بین خزه اسفاگنوم و نهالهای جگن را تحت تاثیر قرارمی دهد.درشرایط خشک تر باتلاقهای درون قاره ای نهالهای اسفاگنوم سریعتر رشد می کنند. درشرایط مرطوب تر باتلاقهای ساحلی نهالها جگن سریعتر ازاسفاگنوم رشدکردندوهمراه با خزه یافت شدند.

فرضیه ها:
1-فرضیه نول(خنثی): این الگوی توزیع ممکن است مقاومتهای محیطی جگن را منعکس نکند:شاید جگن می توانست درباتلافهای درون قاره ای رشد کند,اما به صورت اتفاقی تمام جمعیتهای جگن درمردابها وجود دارند.
2-فریضیه اینرسی بیولوژیکی: این جگن ممکن است یک معرف خوب برای شرایط مینروتروفیک باشد که نمی تواند چرخه ی زندگی خود رادر باتلاقها که اومبروتروفیک اند کامل کند,اما به صورت نباتی درباتلاقهای ساحلی باقی می ماند همانطور که درمردابها وجوددارد.
3-فریضیه پراکندگی + اکوتیپ :جمعیتها در باتلاقهای ساحلی ممکن است اکوتیپ باشد,به طوریکه از آنهاییکه درمردابها هستند,متفاوتند. مثلا یک اکوتیپ که درتمام باتلاقها می تواند با موفقیت رشد کندوتکثیر یابد,درحاشیه ی شرقی دامنه جگن تکامل یافته و هنوز به طرف غرب مهاجرت نکرده است.
4-فرضیه ی اکوتیپ خاص باتلاقهای ساحلی :ممکن است یک اکوتیپ به طور متناوب تکامل یافته به طوریکه با باتلاقهای ساحلی سازش یافته نه با باتلاقهای درون قاره ای.
5-فرضیه تفاوت بین باتلاقها:
الف- باتلاقهای ساحلی اسیدیته ی کمتری نسبت به باتلاقهای درون قاره ای دارد وسدیم و منیزیم بیشتری برای حاصلخیزی از طریق دریا دریافت می کند.
ب- سطح آب نزدیک به سطح آب مردابها و باتلاقها ساحلی باقی می ماند نه باتلاقهای درون خشکی, مردابها وباتلاقهای ساحلی ترکیب میکروتروفیک مطلوب برای جگن دارد، درحالیکه باتلاقهای درون خشکی فاقد این خصوصیات هستند
ج- شاخص های مینروتروفیک مثل کارکس به خاطر ورودبیشتر مواد معدنی محلول در ته نشستهای اتمسفری ممکن است درباتلاقهای اومبروتروفیک نواحی ساحلی وجود داشته باشد.
د- خشک شدن سطح خزه در باتلاقهای درون قاره ای ممکن است به خروج کارکس از باتلاقها حداقل درحاشیه شرقی دامنه آن,کمک کند.Damman اهمیت موقعیت سطح آب درکنترل الگوهای گیاهی درباتلاقهای اومبروتروفیک را ذکرکرد.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 2 آبان 1393برچسب:عوامل موثر در پراکندگی جگن exilis carex , ] [ 12:52 ] [ حمیدرضا قاسمی ]
[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, ] [ 14:21 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

در اولین مرحله ی هر دو نوع همزیستی یعنی میکوریزا و باکتری های ریزوبیالی، میکروب ها با توی برگشتگی غشاء پلاسمایی (اینواجیناسیون) احاطه می شود و در مورد میکوریزای آربوسکولار و برخی گونه های لگوم که باکتری ها در نوار آلودگی تثبیت ازت را انجام می دهند (Naisbitt et al. 1992)، غشاء پری باکتروئید و غشاء پری آربوسکولار با غشاء پلاسمایی به حالت پیوسته باقی می ماند. سیمبیوزوم های بیشتر لگوم ها هویت مجزایی مانند اندامک های سیتوپلاسم بوده و با واکوئل های کوچک و یا وزیکول ها قابل قیاس هستند تا غشاء پلاسمایی. سیمبیوزوم ها چندین ویژگی مشترک با مجموعه پیش واکوئلی دارند. مثلا با واکوئل های لیتیک به منظور تجزیه محتویات آن ها ترکیب می شوند (Mellor 1989). بررسی نشانه های غشایی نشان داد که غشاء سیمبیوزوم یک ماهیت حدواسط دارد. محدود شدن سینتاکسین MtSYP132 در گیاه مدیکاگو ترانوکلاتا به غشاء سیمبیوزوم حاکی از ماهیت غشاء پلاسمایی بودن است که نشان می دهد باکتری ها در یک بخش آپوپلاستی درون سلولی ساکن هستند (Catalano et al. 2004, Catalano et al. 2007, Limpens et al. 2009). سپس، همچنین غشاء سیمبیوزوم دارای Rab7 است که نشانه ماهیت آندوزومال/ واکوئل اولیه است. این نشان می دهد که غشاء سیمبیوزوم یک دوره از ماهیت بی اساس را بین غشاء پلاسمایی و ماهیت واکوئلی متحمل می شود. در ابتدای پیری، ظهور علائم SNARE یعنی SYP22 و VTI11 دلالت بر داشتن ماهیت واکوئل لیتیک است که باکتروئیدها در آن هضم می شوند (Limpens et al. 2009). می توان گفت که سیمبیوزوم های فعال در وضعیتی با ماهیت پیش واکوئلی و عملکردی مانند ماهیت غشاء پلاسمایی باقی می مانند. با توجه به صفات متعدد ویژه همزیستی غشاء سیمبیوزوم و غشاء پری آربوسکولار مثل ناقلان عناصر غذایی ویژه همزیستی، یک ماهیت سوم و جدیدی داشته باشند که تا اندازه ای با ماهیت غشاء پلاسمایی و تونوپلاست همپوشانی دارد. بعلاوه، غشاء پری آربوسکولار به زیر واحدهایی مانند تنه و انشعابات ظریف آربوسکول که با پروتئین های نشانه ی مختلفی شناخته می شوند، تقسیم می شود (Pumplin and Harrison 2009).


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 22 تير 1392برچسب:ماهیت غشاء سیمبیوزوم و پری آربوسکولار چیست؟, ] [ 15:0 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

گیاهانی که در همزیستی شرکت می کنند، در کنار NFRs و MFRs خود، گیرنده های قوی برای اجزاء دیواره سلولی میکروب ها مانند اولیگومرهای کیتین و پپتیدوگلیکان که می توانند پاسخ های دفاعی را آغاز کنند، دارند (Shimizu et al. 2010, Willmann et al. 2011). چون قارچ های میکوریزا دارای کیتین است، انتظار می رود که پاسخ های دفاعی مسدود کننده ی همزیستی آغاز شود. برخی علائم دفاعی یک القاء موقتی کوچک در مراحل اولیه میکوریزا آربوسکولار (García‐Garrido and Ocampo 2002) نشان می دهد که بیانگر آن است الگوها یا طرح های مولکول های عمومی میکروب (MAMPs) در همزیستی میکوریزای آربوسکولار درک شده و یک پاسخ دفاعی موقت شکل می گیرد که بعدا متوقف می شود. این توقف ممکن است از پیام رسانی های پایین دست NFRs و MFRs یا از دستکاری های قارچ میکوریزای آربوسکولار ناشی شود.

برای فرار از پاسخ های دفاعی میزبان، بسیاری از میکروب های مفید و بیماری زا ابزاری را به وجود آورده اند که شناسایی آن ها توسط گیاه میزبان را از طریق مخفی کردن یا جلوگیری از پیشرفت پاسخ های دفاعی مختل می کند (Zamioudis and Pieterse 2012). مثلا قارچ بیماریزای Cladosporium fulvum از روشی استفاده می کند که پس از اتصال کیتین آن به موتیف LysM متصل شونده به کیتین، مانع از شناسایی خود توسط گیاه می شود. به این ترتیب که مقدار زیادی پروتئین LysM دار (Ecp6) ترشح می کند که به کیتین محلول متصل می شود. بنابراین، از شناسایی کیتین توسط گیرنده های گیاهی جلوگیری می کند (Bolton et al. 2008, de Jonge et al. 2010). از این رو، Ecp6 یک پروتئین اثرگذار است که از آشکار و شناسایی شدن عامل بیماریزا توسط میزبان ممانعت می کند و به قدرت بیماریزایی آن کمک می کند. اخیرا یک اثرگذار برای قارچ میکوریزای آربوسکولار یافت شده که توسط میزبان جذب شده و از راه تعدیل بیان ژن های هسته ای مرتبط با دفاع عمل می کند (Kloppholz et al. 2011). باکتری های بیماریزا نیز اثرگذارهایی برای تداخل در عملکرد گیرنده LysM تولید و به موجب آن از شناخته شدن جلوگیری می کند. اثرگذارهای باکتریایی در بیشتر موارد به طور مستقیم با سه نوع سیستم ترشحی (که در ریزوبیوم ها نیز دیده می شود) به سیتوپلاسم سلول میزبان تحویل داده می شود. ریزوبیا (Kambara et al. 2009) نیز حاوی همولوگ های برای اثرگذارهای بیماریزاست که در غیرفعال شدن و طیف میزبان در همزیستی ریزوبیالی موثر است (Lewis et al. 2011).


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:

بر اساس ثبت فسیل ها و وقوع گسترده ی میکوریزای آربوسکولار بین بیشتر گیاهان آوندی، احتمالا منشاء میکوریزای آربوسکولار به قبل از انشعاب گیاهان خشکی زی بر می گردد (Kistner and Parniske 2002). ممکن است که میکوریزای آربوسکولار پیش شرطی برای تکثیر موفقیت آمیز در خشکی باشد (Brundrett 2002)، گرچه ممکن است اولین شکل همزیستی میکوریزای آربوسکولار نباشد (Bidartondo et al. 2011). مشخص شده که ژن های مسیر SYM عملا بین گونه های تک و دو لپه ای حفظ شده باشد (Chen Caiyan et al. 2007, Gutjahr Caroline et al. 2008, Gutjahr Caroline et al. 2012a) و در گیاهان ابتدایی مانند جگرواش ها، شاخ گوزنی ها، خزه ها و لیکوفیت ها که منشاء کهن دارند، دیده می شود (Wang Dong et al. 2010). نهاندانگانی که میکوریزا تشکیل نمی دهند مانند علف گوش موشی بیشتر ژن های مسیر SYM را ازدست داده اند در حالی که خزه Physcomitrella patens همولوگ های این ژن ها علی رغم ناتوانی اش در درون همزیستی، حفظ کرده اند (Ligrone et al. 2012, Wang Dong et al. 2010).

از آنجایی که تعداد ژن های یکسان و مشترکی در هردو نوع همزیستی لازم است و اینکه همزیستی ریزوبیالی فقط در تعداد کمی از نهاندانگان دیده می شود، می توان گفت همزیستی ریزوبیالی کمتر از 100 میلیون سال قبل در جد نهاندانه که قبلا مستعد برای همزیستی میکوریزای آربوسکولار بوده، تکامل یافته است (Kistner and Parniske 2002). با توجه به انواع مختلف گره زایی، نکته جالب این است که ژن های مسیر SYM در گونه هایی (A. glutinosa و C. glauca) که همزیستی آکتینوریزال تشکیل می دهد (Hocher et al. 2011a, Hocher et al. 2011b)، از این ایده حمایت می کند که ایده همزیستی آکتینوریزال به مستقل از همزیستی ریزوبیالی لگوم ها تکامل یافته است اما از یک جد مشترک مستعد همزیستی باکتریایی (Pawlowski and Demchenko 2012, Soltis et al. 1995) شاید با تغییر حوزه LRR گیرنده کیناز مانند (SYMRK) (Markmann et al. 2008).

شباهت های بین NFs و MFs و گیرنده های آن ها (Maillet et al. 2011) نشان از روند تکاملی مشابه در هر دو نوع همزیستی است (den Camp et al. 2011). بعلاوه، شباهت زیاد NFRs و CERK1 نشان می دهد که شناسایی همزیست ها و پاتوژن ها از سازوکاری مشابه در جد مشترک ناشی می شود (Zhang Xue-Cheng et al. 2009). چون کیتین، پپتیدوگلیکان و NF/MF یک ساختار پایه مشترک، محور ان استیل گلوکز آمین دارند و چون آن ها همگی با گیرنده های LysM درک می شوند، قابل درک است که شناسایی پیام های همزیستی از یک سازوکار شناسایی برای پیام میکروبی ناشناخته مثل کیتین تکامل یافته است. تنوع پیام رسانی همزیستی ممکن است توسط تکامل توام NFRs با NFs طی تکامل همزیستی ریزوبیالی شکل گرفته باشد (Martinez-Romero 2009, Nakagawa et al. 2011).


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 22 تير 1392برچسب:تکامل پیام رسانی همزیستی, ] [ 14:55 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

در طبیعت، اکثر گیاهان در ارتباط با قارچ و یا باکتری های همزیست زندگی می کنند. گسترده ترین نوع همزیستی در همه گونه های گیاهان خشکی زی، میکوریزا آربوسکولار است. ثبت فسیل و تحلیل تبارشناختی نشان می دهد که اولین نشانه مربوط به میکوریزا آربوسکولار به قبل از دوره ی دوونین یعنی حدود 450 میلیون سال پیش بر می گردد (Heckman et al. 2001, Kistner and Parniske 2002, Redecker et al. 2000). میکوریزا آربوسکولار بین قارچ های گلومرومیکوتا و اکثر گیاهان خشکی زی در هر آشیان زیست محیطی رخ می دهد (Wang B. and Qiu 2006) و به نظر می رسد که برای بقاء گیاه در محیط های سخت نظیر بیابان ها و چشمه های گرم ضروریست (Al-Yahya'ei et al. 2011, Bunn et al. 2009). همزیستی با باکاری های ریزوبیال که پس از میکوریزا آربوسکولار تکامل یافته است، بیشتر در گیاهان خانواده حبوبات رخ داده در حالی که میکوریزا آربوسکولار با ریشه اکثر گیاهان می تواند به وجود آید (Kistner and Parniske 2002). این دو شکل از همزیستی، با مجموعه ژن های مشترکی تنظیم می شوند که مسیر SYM عمومی را تعیین می کنند. این ژن ها یک گیرنده کیناز که در غشاء پلاسمایی قرار دارد، اجزاء هدایت پیام به هسته و یک پروتئین کیناز وابسته به کلسیم و کالمودولین را به رمز در می آورند (Oldroyd G. E. et al. 2011, Parniske M. 2008b, Singh and Parniske 2012).

به مجرد آشکار شده هایفوپودیای قارچ میکوریزا آربوسکولار سلول های اپیدرمی یک ساختمان آلودگی که برای آلوده شدن سلول های اپیدرمی ضروریست، تولید می کنند (Genre Andrea et al. 2005, Genre Andrea et al. 2008). در مراحل بعدی میکوریزا آربوسکولار، ساختارهای هایفی بسیار منشعب (آربوسکول ها) توسط قارچ های میکوریزا آربوسکولار برای افزایش سطح تبادل عناصر غذایی به وجود می آید. در همزیستی ریزوبیالی، سلول های تارکشنده یک حلقه تشکیل می دهند که باکتری ها در آن به دام افتاده و از راه طناب آلودگی به سمت پوست ریشه ادامه می یابد(Fournier et al. 2008). سلول های پوستی قبل از اینکه با ریزوبیوم ها تماس برقرار کنند، برای آلودگی کمک پیش نوار آلودگی آماده می شوند (van Brussel et al. 1992). سرانجام، در گره های بالغ، باکتری ها در درون سیتوپلاسم میزبان به باکتروئید تمایز می یابند (Oldroyd G. E. et al. 2011, van Brussel et al. 1992).

آربوسکول ها و باکتروئیدها توسط غشاهایی احاطه می شوند که از میزبان مشتق شده و یک فصل مشترک تخصصی همزیستی برای تبادل مواد غذایی به وجود می آورد (Cox and Sanders 1974, Limpens et al. 2005, Parniske Martin 2008a). در نتیجه این تماس، هنگام تشکیل تشکیل آربوسکول، سطح غشاهای سلول های میزبان (غشاء پلاسمایی و غشاهای اطراف درون همزیست) چند برابر شده (Cox and Sanders 1974) و به حدود 20 برابر غشاهای تولید شده در گره های حاصل از همزیستی ریزوبیوم ها، افزایش می یابد (Verma et al. 1978). به طور مشابه، سیستم غشاء درونی یک توسعه عمومی را متحمل می شوند زیرا مقدار اندامک هایی مانند پلاستیدها، شبکه آندوپلاسمی و میتوکندری ها افزایش می یابد (شکل 1و2) (Fournier et al. 2008, Genre Andrea et al. 2005, Genre Andrea et al. 2008, Lohse et al. 2005). این سازش ها طی انتقال یک سلول پوستی به یک ماشین همزیستی فعال نیازمند تولید مقدار زیادی مواد غشایی جدید در میزبان و پروتئین های غشایی اختصاصی برای برقراری ارتباط همزیستی و تبادل مواد غذایی است.

مادامیکه اجزاء درگیر در شناسایی و هدایت پیام به طور مداوم در حال بیان شدن هستند، ماشین مورد نیاز برای عملکرد درون همزیست ها در نتیجه ی برنامه ریزی مجدد رونویسی سلول میزبان همزیستی، القاء می شود. بسیاری از این ژن ها که ناقلان عناصر غذایی گوناگون را به رمز در می آورند، صرفا در سلول های میزبان همزیستی بیان می شوند و بنابراین نقش ویژه ای در تخصصی بودن همزیستی ایفا می کنند. در مورد میکوریزای آربوسکولار، گیاه عناصر غذایی مانند فسفات، نیتروژن، سولفور، روی و مس که توسط غشاء پری آربوسکولار در سلول های حاوی آربوسکول گرفته می شود، را دریافت نموده (Allen and Shachar-Hill 2009, Clark and Zeto 2000, Karandashov and Bucher 2005, Smith Sally E et al. 2011) در حالی که در همزیستی ریزوبیالی، گیاه صرفا از ریزوبیوم نیتروژن دریافت می کند (Prell and Poole 2006). در مقابل گیاه برای همزیست خود قند فراهم می کند (Prell and Poole 2006, Smith Sally E et al. 2011). همسو با نقش محوری غشاءها در همزیستی، بخش بزرگی از پروتئین های مرتبط با همزیستی در غشاها قرار دارد. اینجا ما نقش های متعدد سیستم های غشایی در درون همزیستی را مورد بحث قرار داده و پیشرفت های جدید در تحلیل پروتئین های غشایی مرتبط با همزیستی و نقش آن ها در پیام رسانی، تطابق درون سلولی و انتقال عناصر غذایی را مرور می کنیم.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 22 تير 1392برچسب:مقدمه ای بر همزیستی, ] [ 14:52 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

درک و دریافت تنش آب به سرعت توسط گیاهان احساس می شود و به پیام های مولکولی که در آبشارهای پروتئین کنیازهای فعال شده با میتوژن، پروتئین فسفاتازها، فسفولیپیدهای پیام رسان و تعدیلات چندگانه پس از ترجمه نقش دارند، ترجمه می شود. این ژن ها برنامه ریزی مجدد رونویسی ژن های مسئول خشکی که برای طی کردن دوره خشکی و کم آبی ضروریند، القا می کنند. نهایتاً، فعال شدن مسیر پیام دهی تنش به تجمع اسمولیت های مختلف جهت غلبه بر شرایط کم آبی منجر می شود. تجمع پلی آمین ها به میزان زیاد در پاسخ به خشکی با نقش آن ها در حمایت گیاه در برابر خشکی همسوست. در سال های اخیر، مطالعات مولکولی و ژنتیکی سازوکارهای ویژه ای برای پلی آمین ها در حمایت در برابر خشکی و مسیرهای پیام دهی آشکار کرده اند. ما در بخش های بعدی یافته های جدید حاصله توسط گروه خودمان توضیح می دهیم که دال بر تنظیم متقابل پلی آمین ها با مسیرهای هورمونی تنش و زهکشی متابولیک پلی آمین در پاسخ به کم آبی است و این با متابولون که در بخش قبلی توضیح داده شد، موازی و همسوست.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب: پلی آمین ها در تنش خشکی, ] [ 16:46 ] [ حمیدرضا قاسمی ]
[ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:فرم نحوه امتیاز دهی مرحله مصاحبه دکتری سراسری 91, ] [ 10:52 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 از نظر انواع موجودات زنده مورد مطالعه، دانش بوم شناسی به بوم شناسی گیاهی، جانوری و انسانی تقسیم می‌شود. موضوع بوم شناسی گیاهی بررسی روابط بین گیاهان مختلف با خود و با محیط پیرامون آنهاست.

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ جمعه 6 مرداد 1387برچسب:اکولوژی گیاهی, ] [ 12:48 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 اکولوژی (Ecology) که یکی از شاخه‌های زیست شناسی است، مجموعه شناختهایی است که انسان درباره اثرات محیط بر روی موجود زنده و اثرات موجود زنده بر روی محیط و اثرات متقابل موجودات زنده باهم ، دارند. کلمه اکولوژی از لغت Oikos به معنی مسکن و پسوند Logos به معنای شناخت ، اشتقاق یافته است.

هر یک از شاخه‌های علوم برای خود موضوع خاصی دارند و اساس دلیل تمایز شاخه‌های مختلف تفاوت در موضوعات مورد بحث آنهاست. بر این اساس مجموعه دانسته‌های انسان درباره موجود زنده و اختصاصات آنها در چهارچوب دانش زیست شناسی جمع بندی می‌گردند. اما به دلیل وسعت موضوع شاخه‌های فرعی زیست شناسی انتظام یافته و هر یک از شاخه‌ها ، موجودات زنده را در اشلهای مختلف بررسی و تحقیق می‌نماید. اکولوژی را با عبارات زیر می‌توان تعریف کرد: مطالعه روابط متقابل بین موجودات زنده و محیط ، مطالعه ساختمان و کیفیت وقوع پدیده‌های زیستی در طبیعت ، مطالعه ساختمان و نحوه عملکرد طبیعت و مطالعه ساختمان و فیزیولوژی طبیعت.

مباحثی که در اکولوژی مطرح می‌شود به صورت زیر است. تولید و تجزیه اکوسیستمها ، جریان ماده و انرژی در اکوسیستمها ، چرخه‌های بیوژئوشیمیایی ، هرمهای اکولوژیک و زنجیره‌های غذایی، انواع زیستگاهها ، آلودگیهای زیست محیطی .... اکولوژی از بین دانشهای بشر تنها رشته‌ای که به عواقب علم و تکنولوژی می‌اندیشد و نگران افزایش علم و دخالت انسان در محیط است. جمعی اکولوژی را "علم ضد علم" نامیده‌اند چون سعی دارد نقش ترمز را روی ماشین علم و قدرت انسان بازی کند. 

 

منبع 

سایت بی بوک


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 6 مرداد 1387برچسب:اکولوژی , ] [ 12:45 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 برای دانلود سرفصل های دروس مقطع دکتری زیست شناسی گیاهی، روی نام آن ها کلیک کنید.

فیزیولوژی گیاهی

سلولی و تکوین گیاهی

سیستماتیک گیاهی

منبع:

http://www.sbu.ac.ir/Default.aspx?tabid=5150


موضوعات مرتبط: اکولوژی، تکوین گیاهی، فیزیولوژِی گیاهی، سیستماتیک گیاهی، ،
برچسب‌ها:

در طبیعت موضوعات مختلفی وجود دارد که بخشی مهمی از آن گیاهان هستند. علاقمندان زیادی در جهان هستند که می‌خواهند دانش خود را در این زمینه بالا ببرند. تا چندی پیش تنها گروه‌های گیاه شناس حرفه‌ای به دنبال شناسایی گیاهان بودند و از مطالعه و شناخت آنها لذت می‌بردند ولی اکنون افراد غیر متخصص نیز به این موضوع علاقمندان شده‌اند. مناطق رویش گیاهی کشور در سه منطقه قرار دارد:

1- منطقه هیرکانی که حاشیه جنوبی دریای خزر را در بر گرفته است.

2- ایرانو تورانی که در ناحیه میانی کشور واقع شده است.

3- نوبوسندی که در در جنوب کشور قرار دارد.

این مناطق ویژگی های متفاوتی دارند که این مسئله تنوع ویژه‌ای برای پوشش گیاهی این حوزه‌ها ایجاد کرده است. در این مناطق گیاهانی متفاوت با خواصی متفاوت می روید. در ایران تنوعی از نظر نواحی رویشی گیاهی داریم. این تنوع به ویژه در ناحیه ایرانو تورانی مراکز تمرکز گونه های گیاهی وجود دارد. مانند مناطق آذربایجانی و قفقاز در شمال غرب ایران، کویر مرکزی، البرز، خراسان و آسیای مرکزی، ایران مرکزی و زاگرس که بخش‌هایی از این مناطق به علت دارا بودن تنوع گیاهی به عنوان Hot spot یا مناطق اکولوژیکی شناخته می شوند و توسط سازمان های بین المللی از نظر حفاظت بسیار مورد توجه قرار گرفته اند که می‌تواند برای بوم گردشگری (اکوتوریسم) مورد توجه و برنامه‌ریزی قرار بگیرد. منطقه ایرانو تورانی : نام این منطقه ثبت جهانی شده است که از ترکیه و ایران آغاز می شود و تا چین ادامه می‌یابد ولی بخش مربوط به ایران ویژگی خودش را داراست و تنوع قابل توجهی دارد. در ایران به طور کلی حدود 10 هزار گونه گیاهی داریم (در مقایسه با کل گیاهان قاره اروپا که 88000 گونه است رقم قابل توجهی است) که 20% این گیاهان خاص کشور ماست و در کشورهای دیگر وجود ندارد. حدود 80% گیاهان ایران در منطقه ایرانو تورانی واقع شده است، ناحیه آذربایجان (ارسباران) و قفقاز از مناطق ویژه تنوع گیاهی جهان محسوب می‌شود. جنگل های خزان کننده خزری در البرز شمالی گسترش پیدا کرده‌اند. این جنگل‌ها بسیار قدیمی و از بقایای دوره سوم زمین شناسی هستند که از عصر یخبندان تاکنون پا بر جا مانده‌اند. کویر مرکزی ایران حالت ویژه ای دارد بین فلاتی که دور تا دور آن را کوه‌ها فرا گرفته است این منطقه به مثابه جزیره ای شده که با کویرهای شمال آفریقا و آسیای شمالی تفاوت هایی دارد. منطقه آذربایجان بیشتر گوزن دار است. آذربایجان تا زنجان و همدان و اردبیل و آذربایجان شرقی و غربی را در بر می گیرد. منطقه البرز شامل ارتفاعات و شیب‌های جنوبی البرز است. خراسان شمالی و رضوی درمنه زار است و پسته وحشی از گیاهان ویژه آن محسوب می شود که با شمال غرب کشور متفاوت است. در کویر مرکزی گیاهان نمک دوست و شن دوست و خشکی پسند را داریم. در جنگل غرب بلوط وجود دارد که از نظر وسعت در زاگرس وسیع‌ترین جنگل ایران است ولی این جنگل‌ها جوان هستند و عمر آن‌ها کم‌تر از 10 هزار سال قدمت دارد. در 10 هزار تا 7 هزار سال قبل تغییزات آب و هوایی در زمین رخ داده است که باعث ایجاد تغییراتی در پوشش گیاهی ایران نیز گشته است در مطالعات گرده شناسی از جمله در منطقه زریوار مطالعه شده و اطلاعات آن در مقالات ارائه شده است. سلسله جبال البرز جنگل‌های کیکم و بادام را در خود جای داده که با زاگرس متفاوت است. ناحیه صحاراسندی ناحیه گرمسیریب است که با خرما و نخل بومی به نام داز شناخته می شود. کنار، کهور، کرت و آکاسیا از گیاهان این ناحیه است. این ناحیه شامل زمین های گسسته ای است که گونه‌های خاصی از گیاهان را در خود جای داده است. موضوع جالب توجه دیگری از منظر بوم گردشگری وجود دارد که دانش قوم گیاه شناسی نامیده می شود. این دانش دانش مردم است که در طول زمان سینه به سینه نقل شده و در هیچ جا مکتوب نیست. امروزه به فکر افتاده‌ایم که از مردم یاد بگیریم و اطلاعات آن‌ها را مکتوب کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم. در این دانش گیاهان مختلفی توسط مردم بومی شناخته می شوند از جمله غذاهای محلی که از این گیاهان برگرفته شده است، گیاهان دارویی که طب سنتی و بومی را در مناطق مختلف شکل داده است، گیاهانی که مواد اولیه صنایع دستی مثل چوب یا حصیر را تشکیل می‌دهد، رنگ های طبیعی که از گیاهان گرفته می‌شود و در گلیم و قالی استفاده میشود، صمغ گیاه که مثلا کتیرا تولید می کند و ... در کنار این قوم گیاه شناسی تنوعی از گیاهان کشاورزی را هم می‌توانیم داشته باشیم که مورد توجه بوم گردشگران خواهد بود. انواع سیب، انگور، انار، هلو، زغال اخته، زردآلو، زرشک و ... خاص ایران است و در این زمینه حائز اهمیت است. ایران دارای تنوع گیاهی است که گونه‌های خاصی را شامل می شود که در این جا به چند مورد اشاره می شود. گون‌ها پر تنوع‌ترین گیاهان ایران هستند. از 2000 گون که در جنوب غرب آسیا وجود دارد 1000 تا در ایران زیست می کنند. جنس هزار خار 220 گونه دارد که انحصارا در فلات ایران دیده می شود. گیاه کلاه میر حسن حدود 100 گونه در فلات ایران دارد که در هیچ جای دیگر نیست. 25 گونه انحصاری بادام در فلات ایران و قفقاز است که منشاء بادام‌های زراعی و تنوع زیستی آن‌ها هستند به همین دلیل ایران از مهمترین مراکز تولید بادام است. همین طور در مورد گلابی وحشی که 15 گونه در ایران وجود دارد. مهمترین گیاهی که از عصر کشاورزی در زندگی انسان نقش دارد گندم است جد گندم به نام Agilops در ایران 12 گونه دارد. به این ترتیب ایران تقریبا پر تنوع ترین کشور از نظر ژن گیاهی در زمینه گندم است که می تواند گونه‌های گندم را اصلاح کند ولی متاسفانه این موضوع تاکنون گندم را اصلاح کند ولی متاسفانه این موضوع تاکنون چندان مورد توجه نبوده است. جنسی از خانواده پامچال بنام دیونیزیا 30 گونه در ایران وجود دارد که در هر کوه زاگرس یک گونه خاص از این پامچال صخره‌ای قابل مشاهده است. گیاهان دیگری خاص ایران هستند مانند انار، پسته، گیاهان، لاله واژگون که در زاگرس در اردیبهشت می روید و خاص زاگرس است. تعداد گونه های دیگری از لاله واژگون در زاگرس داریم (25 گونه). پیاز این گیاه در قرن 16 از ایران به اروپا رفت، این گیاه تا قرن 18 انحصارا در اختیار دربار بریتانیا قرار داشت و در قرن 18 امتیاز هر پیاز آن 6 میلیون لیره به کشورهای دیگر فروخته می شد. متاسفانه شنیده شده که ایران هم این پیاز را می‌خرد در حالی که ایران می‌تواند خود از صادر کنندگان مطرح این گیاه باشد. زنبق‌ها و لاله‌ها هم در ایران جایگاه ویژه‌ای دارند. به هر حال با یک برنامه ریزی دقیق می‌توان به جوامع محلی از قبال گیاهان بومی سود رساند تا به جای این که آنها این گیاهان را از طبیعت جدا کنند آن را تولید کرده و در اختیار بوم گردشگران قرار دهند. در اینجا به تقویم سفرهای که می تواند برای مشاهده گیاهان در طبیعت مورد استفاده قرار گیرد توجه کنید. سفر به جنوب بلوچستان اسفند و فروردین. کلوت ها اسفند تا اردیبهشت زاگرس جنوبی از کرمانشاه تا فارس نیمه دوم فروردین تا نیمه خرداد. کویر مرکزی فروردین و اردیبهشت و نیز شهریور و مهر که گیاهان در این زمان به میوه می نشینند. آذربایجان اردیبهشت تا تیر، خراسان اردیبهشت تا تیر، البرز مرکزی اردیبهشت تا خرداد، ناحیه خزری فروردین و اردیبهشت و نیز پاییز که رنگ های متوعی از گیاهان قابل مشاهده است.

منبع:

http://biosystematic.persianblog.ir/

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، سیستماتیک گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب: اکوتوریسم و گیاهان , ] [ 23:28 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

بیشتر تریلوبیت ها رفته گران یا کف زیان تغذیه کننده از رسوبات بودند که در فصل مشترک آب رسوب یا نقب های کم عمق نزدیک به سطح رسوبات زندگی می کردند. برخی از تریلوبیت ها آشکارا گوشتخوار و به خارهای تیز و زوائدی مجهز بودند که از ضمائم شان به سمت شکم آن ها گسترش می یافت. تعداد کمی از گروه های کامبرین و اوردوویسین چشم های درشت و بدنی باریک و آئرودینامیک به دست آوردند. مورفولوژی و دامنه محیطی و جغرافیایی گسترده این گروه ها پیشنهاد می کند که آنها شناگران فعال و پر تحرکی بوده اند. تریلوبت ها در تمام تاریخچه خود به تمام محیط های دریایی اعم از زیستگاه های کم عمق و پر انرژی رو به ساحل تا زیستگاه های عمیق بی هوازی سازش پیدا کردند.

تریلوبیت ها فسیل های بسیار رایج دوره کامبریان هستند و بقایای آن ها نوعا بیش از 90 درصد فسیل های حفظ شده ی دوره کامبریان را به خود اختصاص می دهد. آن ها در سراسر اوایل اوردوویسین حائز اهمیت بودند اما سهم عددی آن ها در جوامع رو به ساحل به دلیل انشقاق حیات دریایی در اوردوویسین بسیار کاهش یافت. این اتفاق باعث شد که موجودات تغذیه کننده از طریق صاف کردن (مثل بازوپایان بندبند، بریوزوان، زنبق مانندها) گسترش یافته و به سرعت تا چیره شدن در جوامع دریایی تکامل یافتند و این روند در سراسر دوران پالئوزوئیک ادامه پیدا کرد. تریلوبیت ها در سراسر سیلوریان به عنوان جزء اصلی جوامع آب های عمیق تر باقی ماندند. علی رغم کاهش روز افزون فراوانی نسبی شان، تنوع گونه ای در تمام محیط ها از کامبریان تا سیلوریان در تمام محیط ها ثابت بود. این نشان می دهد که تریلوبیت ها تا حد زیادی تحت تاثیر وقایع بزرگ اوایل پالئوزوئیک قرار نگرفتند و همچنین کاهش اهمیت آن ها عمدتا به دلیل افزایش گروه های دیگر بود.

تنوع جهانی تریلوبیت ها پس از به دست آوردن بخش های سخت در خلال انفجار کامبریان به سرعت افزایش یافت و در طول اواخر کامبریان به اوج خود رسید. گرچه یک زیرگروه بزرگی از تریلوبیت ها در طول انشقاق اوردوویسین یک انفجار تکاملی تجربه کردند، تنوع کلی در طول اوردوویسین به تدریج کاهش یافت. انقراض گروهی آخر اوردوویسین این گروه را نابود و از هر ده فرد یک نفر کشت و تنوع جهانی و کلی آن ها را به حدود نصف کاهش داد. خانواده های باقی مانده اساسا آن هایی بودند که در طول اوردوویسین میانی انشقاق یافته بودند. گرچه بیشتر گونه های فون تریلوبت ها یافت می شوند در این دوره به وجود آمدند، تنوع کلی و جهانی در در زوال و کاهش سیلوریان ادامه یافت. تریلوبیت ها تا دوونین یک گروه نسبتا کوچک بودند (غایب از بسیاری از فون های دریایی)، هر چند هنوز هم گاهی اوقات به صورت محلی فراوان بودند. انقراض گروهی آخر دوونین همه موجودات زنده را نابود کرده به طوری که فقط چند گروه معدود باقی ماندند اما تریلوبیت ها را محو کرد. در خلال اواخر پالئوزوئیک تریلوبیت ها مشخصا نادر بوده و به تعداد کمی از وجوه (facies) محدود شدند. آخرین تریلوبیت ها در طول انقراض گروهی بزرگ آخر پرمیان منقرض شدند. 

مترجم: قاسمی


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب: بوم شناسی و تکامل طولانی , ] [ 9:16 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

زيست شناسی آب ها را مي توان به دو محدوده ي اصلي تقسيم نمود: لیمنولوژی (آب هايی که در درون خشکی ها و قاره ها قرار دارند) و اقيانوس شناسی (که در مورد دریاها و اقیانوس ها که در بین قاره ها قرار دارند، بحث می کند). اين كتاب به جلبك هاي آبزي در محيط قاره اي متمرکز می شود كه آب آن ها شيرين است جایی که توده های آبی را مي توان در دو گروه عمده قرار داد:1- آب هاي راکد[1] به ويژه در درياچه ها و تالآب ها[2] 2- آب هاي جاري که نهرها و رودخانه ها را در بر می گیرد.

تفاوت بين سيستم هاي راکد و جاري مطلق نيست زيرا در بسياري از آب هاي راکد مانند درياچه ها، جرياني كم اما مداوم از آب را در خود دارند و بسياري از رودخانه هاي بزرگ جريان كمي را در دوره هاي مختلف سال تجربه مي كنند. تفاوت بين اين دو نوع از آب مطلق نيست اما تفاوت عمده ي آن ها  به گونه هاي جلبكي موجود در آن دو مي باشد. زيرا جلبك هاي پلانكتوني در آب هاي ثابت و موجودات كف زي در آب هاي جاري غالب مي باشند. گرچه اين كتاب عمدتا جلبك هاي سيستم آب هاي شيرين رايج مانند رودخانه ها و درياچه ها را مورد بحث قرار مي دهد اما جلبك هاي محيط هاي افراطي تر آب شيرين، محيط هاي شور و نيمه شور و جلبك هاي موجود در برف هم مورد توجه واقع شده است.



[1] lentic

[2] wetlands


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب: محيط هاي آب شيرين , ] [ 11:46 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

  مفهوم Synusia یا سینوسی: يك تكه پوشش گياهي يا يك جامعه گياهي كه از گونه هايي با شكل رشد متفاوت،تشكيل شده است. مثلا يك علفزار ممكن است از علفهاي پاياي پراكنده، علف هاي ريزوم دار ويك ساله تشكيل شده باشد. هر يك از اينها يك نوع متفاوت از شكل حيات است و هر كدام از اين اشكال حيات ممكن است گونه هاي متعددي را در برگيرد. گونه هاي هر شكل حيات كه با هم در يك زيستگاه رشد مي كنند، به عنوان سینوسی يا یونین معرفي مي شوند. اينها يك هويت مستقل نسبت به بقيه جامعه دارند.به همين دليل آنها توسط برخي از محققان به عنوان واحد اساسي پوشش گياهي خصوصا در ارتباط با جانوران در نظر گرفته مي شوند.

 

    جوامع خيلي ساده مثل علفزارهاي يك ساله ممكن است فقط از يك سینوسی گياهي تشكيل شده باشد.جوامع پيچيده تر مثل جنگلها، ممكن است از 10 يا تعداد بيشتري سینوسی تشكيل شده باشند. در واقع مي توان هر يك از لايه هاي يك جنگل چند لايه اي مثل لايه ي درختي،درختچه اي،علفي و خزه اي را يك سینوسی در نظر گرفت. اما از يك ديدگاه كاربردي،فرد ممكن است بيش از يك نوع شكل حيات در هر لايه ي جنگل مثل در ختان خزاندار و هميشه سبز در لايه درختي يا ژئوفيتهاي يك ساله و همي كريپتوفيتها در يك لايه علفي تشخيص دهد.

    سینوسی ممكن است به كمك يك طبقه بندي از شكل حيات مثل سيستم مشهور رانکایر كه به يك كليد ترقي كرد و با مهارت بيشتر توسط النبرگ و مولر اصلاح شد،مشخص شود. البته ممكن است سینوسی با صراحت كمتري با رده هاي بالاتر (وسيع تر) شكل حيات شناسايي شود.

    مزاياي سینوسی كاملا واضح است: سینوسی به سادگي و حتي بدون آگاهي از نام گونه ها شناسايي مي شود. توضيحات مربوط به تجسم تركيبات سینوسی ها يك تصوير واضح از جوامع و يك ايده مشخص از شرايط زيستگاه آنها را فراهم مي كند. تركيبات سينوسي حتي در عرض محدوده هاي نواحي فلورستيكي متفاوت،مي تواند تعقيب شود و شناسايي روابط اكولوژيكي را ممكن مي سازد.  بنابراين،آن ها براي قياسهاي جهاني به طور مشابه وقتي اين تشكيلات وجوددارند، مفيد هستند.

در هر حال، اگرچه آن ها به عنوان واحدهاي اساسي براي تقسيم بندي پوششهاي گياهي مفيدبودند، فرد بايد به طور دلخواه واحدهاي اكولوژيكي و توپوگرافيكي تمام آن جوامعي كه از چندين سينوسي تشكيل شده اند مثل توده هاي (استاندهاي) جنگلي يا جوامع خارستان، جداكند. سینوسی ها بايد به عنوان زيرواحدهاي به صورت ساختاري قابل تعريف، در جامعه گياهي بحث شوند.  

                                                                                                                                                                                                                                


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب: مفهوم Synusia یا سینوسی:, ] [ 17:36 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

  توالي: بر اساس وضعيت محل دو نوع توالي داريم : اوليه و ثانويه

در توالي اوليه: پيشگامها برروي يك لايه سنگي بوجود مي آيند و در آن محل قبلا پوشش گياهي وجود نداشته است.

در توالي ثانويه: پيشگامها در منطقه اي كه قبلا پوشش گياهي و خاك وجود داشته است،به وجود مي آيند.

توالي در مزارع متروكه(رها شده):در نواحي جنگلي خصوصا در جنگل هاي مناطق گرمسيري رويه ي تبديل جنگلها به مزارع كشاورزي روبه افزايش است. اين اقدام در واقع يك نوع آشفتگي به حساب مي آيد. پس از تبديل جنگل به مزرعه و استفاده زياد از آن مواد غذايي خاك كاهش يافته فون،ميكروفلور و پروفيل خاك تغييرمي كند. پس از اينكه زمين براي محصولات كشاورزي كارايي خود را از دست داد،آن را رها مي كنند.

حالا باتوجه به شدت آشفتگي پوشش گياهي جديد دو نوع توالي (يعني اوليه وثانويه)به وجود مي آيد. اگر آشفتگي خاك به حدي شديد باشد كه بر اثر فرسايش شديد خاك پروفيل خاك از بين رود و پوشش گياهي جديد بر روي سنگ فاقد خاك (داراي مقدار كمي خاك ضعيف)به وجود آيد،توالي از نوع اوليه است. اگر چنانچه فرسايش خاك شديد نباشد و پروفيل كاملا تخريب نشود،پوشش گياهي جديد روي يك لايه خاك به وجود مي آيد و توالي از نوع ثانويه است. تركيب پوشش گياهي جديد در اين گونه توالي ها به عوامل مختلفي بستگي دارد. يكي از اين عوامل وسعت آشفتگي و ناحيه ي آشفته شده است. اگر وسعت سطح آشفته شده كوچك باشد،تركيب پوشش گياهي جديد شبيه به تركيب پوشش گياهي واحد هاي گياهي اطراف ناحيه ي آشفته شده، است. زيرا گونه هاي گياهي مهاجم از نواحي مجاور به سرعت منطقه خالي شده را مي پوشانند. سرعت توالي در مزارع رها شده به مراتب بيشتر از توالي اوليه است و از نظر اشكال حياتي با هم تفاوت دارند. در مزارع متروكه،اولين گياهاني كه ديده مي شوند،معمولا از نوع علفهاي هرز يك ساله،علفهاي هرز دو ساله وسپس گياهان علفي پايا خصو صا اعضاي خانواده گندم هستند. در برخي نواحي مثل نواحي گرمسيري Oklehama يك مرحله علفي يك ساله مشخص (Aristida oliganta)ممكن است به خاطر پايين بودن سطح نيتروژن خاك،قبل از علفهاي پايا به وجود آيد. سپس چوبيهاي پايا به علفي هاي پايا افزوده     مي شود. در ابتدا اين چوبيها از نوع كامه فيتها هستند. سپس پيشگامها ودرختچه هاي درخت مانند( Arborescent)،درختان سريع الرشد آفتاب پسند اضافه مي شوند. البته شايان ذكر است كه نوع خاك،PH وسطح غذايي آن در تعيين نوع اشكال حياتي كه يكي پس از ديگري مي آيند،نقش دارد. مثلا در خاكهاي اسيدي و اوليگوتروفيك كامه فيتها و در مزوتروفيك فانروفيتها پس از علفها وارد منطقه مي شوند. پس از رسيدن به بلوغ و تشكيل تاج هاي به هم پيوسته،گياهان علفي حساس به سايه به خصوص Grasses از بين مي روند.به جاي اينها علفهاي مقاوم به سايه و حتي خزه ها ممكن است به وجود آيند.در همان زمان كه تاج ها به هم پيوسته است،گونه هاي درختي مقاوم به سايه به صورت نهال به اشكوب زيرين وارد مي شوند. درختان آفتاب پسند كه نمي توانند خود را احياء كنند(زيرا بذر آنها درسايه زير تاج خود قادر به رشد نيست)و از طرفي درختان سايه پسند زيرين با رشد كند خود،خود را به تاج درختان آفتاب پسند پيشگام مي رسانند وتاج آنها با هم همپوشاني مي كند. از اين به بعد سرعت رشد آنها به خاطر وجود نور بيش از حد مورد نياز شان كاهش مي يابد.

آخرين شكل حياتي كه به منطقه مي رسد،دارزيهاي آوند دار هستند.در جنگلهاي باراني گرمسيري هاوايي،خود دارزي هاي آوندي هم داراي توالي خاص خود هستند،به طوريكه ابتدا دارزيهاي جلبكي،خزه اي،سرخسي،علفهاي دارزي ونهايتا گياهان چوبي دارزي بذري،وارد مي شوند. اين دارزيها به صورت لايه لايه قرارمي گيرند.پيچنده هاي بالارونده معمولا در جنگلهاي باز جزو آخرين اشكال حياتي وارد شده هستند. اينها ممكن است با جلوگيري توليد مثل درختي(جلوگيري از خود احيايي)از به هم پيوستن تاج درختان ممانعت         كنند. آنها ممكن است به عنوان Nurse crop عمل كنند وبه گونه هاي درختي سايه پسند اجازه ورود و تاسيس بدهند.

اودوم از اين مطالعه نتيجه گرفت كه توالي ممكن است يك سري از مراحل متعادل همراه با اشكال حياتي غالب را در بر گيرد تا يك تغيير مداوم با تغييرات گونه ها .

هميشه توالي هاي ثانويه به جنگل ختم نمي شوند بلكه سرنوشت آن به اقليم منطقه و دوره اي بودن آشفتگي بستگي دارد. در اقليم هاي كوهستاني،بياباني وتوندرا آخرين مرحله جنگل نيست . تواليها در اين مناطق محدود بوده زيراتعداد كمي از اشكال حيات نسبت به شرايط محيط مقاوم است.

Egler دو الگو براي ورود گونه ها به منطقه را ارائه كرد:

·         Relay florstic: گونه ها همراه مراحل توالي مي آيند و بعد ناپديد مي شوند.

·         Initial florstic composion: تمام گونه ها اعم از آغازين و انتهايي وجود دارند و هريك در مرحله خاصي غالب مي شوند.

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب:توالي در مزارع متروكه, ] [ 17:35 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

تفاوت بین زیستگاه سطحی که نور خورشید به آن می‌رسد و منطقه تاریک پایین بسیار زیاد است.

نخست اینکه در مناطق عمقی به علت فقدان مطلق نور، چنان تاریکی پایان ناپذیری حکمفرماست که نظیرش در هیچ جای کره زمین وجود ندارد. دوم اینکه در مناطقی عمقی تغییر فصلی و دگرگونی آب و هوایی عملا در کار نیست. سوم اینکه فشار آب از سطح آب به پایین به نسبت هر 10 متر یک اتمسفر افزایش می‌یابد.

بنابراین فشار آب در ژرفترین گودالهای اقیانوسی تقریبا هزار برابر فشار آب سطح خواهد بود. برعکس باورهای پیشنیان که زندگی در چنین محیطی را غیر ممکن می‌دانستند، تنوعی غنی از موجودات زنده در اعماق اقیانوسها یافت شده است. فشار بالای اعماق آبها، ژرفای دریا را به صورت یکی از سخت‌ترین زیستگاهها برای رقابت درآورده است. 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب: تفاوت بین زیستگاه سطحی و عمقی دریاها, ] [ 17:33 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

دریاهای گرم و سرد نه تنها از نظر تعداد کل موجودات زنده ، بلکه از نظر تنوع گونه‌ها نیز باهم تفاوت دارند. در آبهای گرم گونه‌های زیاد اما در جمعیتهای کوچک زندگی می‌کنند، در حالیکه در آبهای سرد ، جمعیت‌های بزرگ از گونه‌های معدود وجود دارد. علت هم این است که دمای بالا تمامی واکنشها و از جمله آنها را که به تکامل منجر می‌شوند، تسریع می‌کند. بنابراین جانداران در اقلیم گرم بسیار متنوع‌تر از جانداران اقلیم سرد است. اما محدودیت مواد معدنی در آبهای گرم تعداد جمعیت هر گونه را پایین نگه می‌دارد.

اقیانوس‌نگاران اولیه اقیانوس شناسی جدید را ماتیو فونتین موری (Mathew Fontaine Maury) ، افسر نیروی دریایی آمریکا، کشف کرد. وی در آغاز 30 سالگی، در حادثه‌ای ناگوار پای خود را از دست داد. اما این حادثه ناگوار به نفع بشریت تمام شد. پس از این حادثه بود که موری متصدی انبار نقشه‌ها و وسایل نقشه‌برداری شد وكوشش خود را صرف نقشه برداري از جريان هاي اقيانوس ها كرد.

موری پیشقدم همکاریهای بین المللی در مطالعات مربوط به اقیانوس شد و در کنفرانس تاریخی بین‌المللی که در سال 1853 در بروکسل تشکیل شد، چهره‌ای موثر بود. نخستین کتاب درسی خود را درباره اقیانوس‌نگاری ، به نام جغرافیای فیزیکی دریا ، در سال 1955 منتشر کرد. (فرهنگستان علوم دریایی در آناپولیس (Annapolis مرکز ایالت مریلند در آمریکا) به افتخار کارهای بزرگ وی به 'قصر موری' (Maury Hall) ملقب شد.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب: تفاوت دریاهای گرم و سرد از نظر موجودات زنده, ] [ 17:31 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

بعد از موری، جریانهای اقیانوسی به طور کامل نقشه‌برداری شدند. این جریان ها به وسیله اثر کوریولیس در اقیانوس‌های نیمکره شمالی دوایر عظیمی ‌در جهت حرکت عقربه‌های ساعت طی می‌کنند و در اقیانوس‌های نیمکره جنوبی دوایر عظیمی‌ در خلاف جهت حرکت عقربه‌های ساعت می‌پیمایند. جریانی که در امتداد خط استوا حرکت می‌کند، تحت تاثیر اثر کوریولیس قرار نمی‌گیرد و ممکن است مسیری مستقیم طی کند. چنین جریان مستقیمی‌ در اقیانوس آرام واقع است و چندین کیلومتر در امتداد استوا به طرف مشرق طی می‌کند. این جریان به افتخار کاشف آن ، تونزند کرومول (Townsend Cromwell)، اقیانوس شناس آمریکایی، جریان کرومول نامیده شده است. 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب: جریان کرومول , ] [ 17:29 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 استثمار اكوسيستم هاي جوان نظريه مارگالف(Margalef 1928)

طبق اين نظريه اكوسيستم ها جمعيت بالغ، وزن زنده، تنوع و سطوح تغذيه را از حريف نابالغ خود مي ربايند. بعبارت ديگر اکوسیستم های بالغ اکوسیستم های نابالغ را مورد بهره کشی قرار می دهند، و یا به طور کلی تر، اکوسیستم های نابالغ به وسیله ی رقباي بالغ تر و سازمان یافته تر خود، مورد استثمار قرار می گیرند.

وی اظهار می دارد که معمولاً اگر دو سیستم از نظر درجه سازمان یابی با یکدیگر متقاوت باشند، واحد کم سازمان یافته مقداری انرژی به واحد سازمان یافته تر داده و در نتیجه این عمل تنوع در واحد کم سازمان از بین رفته و بر تنوع واحد سازمان یافته تر افزوده می گردد، (مارگالف، 1968). مارگالف متوجه گردید که این اصل در همه موارد صادق و در حقیقت مبین روابط انسان در جامعه نیز می باشد. واقعاً جای تأسف است که توسعه سریع شهرهایی که نظم زیادی در آنها برقرار است انرژی مناطق اطراف را می‌ مکد و بدین ترتیب از بهبود وضع آنها جلوگیری به عمل می آورد.

یکی از معیارهای این اصل عبارت است از ترکیب سنی جمعیت مهاجر به شهرهای در حال توسعه و مقایسه آن با ترکیب سنی جمعیت نقاطی که مهاجرت از آنجا صورت گرفته است. اگر در بین مهاجرین سهم جوانان بین 20 تا 35 ساله به طرز غیرعادی زیاد باشد نیروی اقتصادی زیادی به شهر وارد شده اضافه می گردد. این گروه سنی قبلاً آموزش خود را به خرج مالیات دهندگان محل دیگر کسب نموده اند و نظر به جوان بودنشان، هزینه های سرانه پزشکی و خدمات اجتماعی زیادی نیز ندارند. بنابراين مي توان گفت استعدادها و توانايي ها در جهت افزايش شيب تنوع اكوسيستم حركت مي كنند. بعنوان مثال پرندگان از درخت زار به مراتع مجاور پراكنده مي شوند و از بذر گياهان مرتعي و ساير قسمت هاي زنده گياهي و انرژي هاي ذخيره شده استفاده نموده و سرعت توالي گياهي در علفزار را كاهش مي دهند. بطور خلاصه مي توان گفت كه سيستم هاي متنوع و سازمان يافته تر اولاً انگل سيستم هاي نابالغ و كم تنوع مي باشند ثانياً با متوقف كردن پيشرفت تنوع، مانع از بلوغ و تنوع زياد در اكوسيستم هاي نابالغ مي گردد.

منبع: مباني محيط زيست ترجمه عبدالحسين وهاب زاده انتشارات جهاد دانشگاهي مشهد

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب: استثمار اكوسيستم هاي جوان نظريه مارگالف(Margalef 1928), ] [ 17:27 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 ممكن است فردي به دماي پايين مقاوم باشد اما در مقابل دماي بالا از خود مقاومت نشان ندهد همين مقاومت در طول دوره ي زندگي فرد متفاوت است ممكن است در جواني نسبت به اين دما مقاوم بوده و در پيري از خود مقاومت نشان ندهد  البته عوامل محيطي ديگر نيز روي ميزان مقاومت يك فرد تاثير گذار است مثلا اگر فرد به دما ي پايين مقاوم است آن زماني است كه فرد گرسنه نباشد.يا به عنوان مثال گياه كاكتوس: به شرط اينكه فتوسنتز آن خوب باشد به كم آبي متحمل است.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ جمعه 30 تير 1391برچسب:سازش و انواع آن, ] [ 17:24 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 قانون يا اصل الي(Alee) در جمعيت هاي جانوري(تجمع جانوري)

تجمع افراد واكنشي است در برابر عوامل محيطي مانند اختلافات بستر زيست، تغييرات روزانه و فصلي هوا يا واكنشي در برابر خصوصيات فيزيولوژيكي مثل فرآيندهاي توليد مثلي مي باشد. تجمع افراد گاهي سبب رقابت بين اعضاء جهت تامين مواد غذايي و فضا مي گردد. در مقابل نجمع باعث افزايش نيـروي نيروي بقا اعضاء مـي شود كه اثرات رقابت را جبران مــي كند. در بيشتر موارد افرادي كه عضو دسته اي هستند دوره هاي نامساعد يا حملهموجودات زده را بهتر از افراد منزوي تحمل مي كنند و از اين لحاظ مرگ و مير آنها كمتر است. زيرا سطحي كه در معرض عوامل محيطي قرار مي گيرد، در برابر حجم(تعداد) موجودات زنده مجتمع نسبت به فرد منزوي بسيار كم است. علاوه براين زندگي دسته جمعي امكان تغيير اقليم خرد را بيشتر از زندگي در انزوا فراهم مي سازد. درجه تجمع و تراكم كلي جمعيت، كه سبب رشد و بقاي آن در حد متناسب در گونه هاي مختلف موجودات زنده و شرايط مختلف فرق مي كند. بنابراين درجه تجمع نيز مانند زيادي جمعيت مي تواند محدود كننده باشد. بقاي جانوران مديون زندگي دسته جمعي بوده و در اين مورد آزمايشاتي كه توسط الي(Alee) انجام شده است. وي دريافته است كه ماهي هايي كه بطور دسته جمعي زندگي مي كنند، در برابر آب مسموم كننده مقاومت بيشتري از ماهي هاي منزوي دارند. علاوه بر اين مشاهدات نموده است كه اگر ماهي هاي منزوي در آبي كه قبلا گروهي ماهي ها در آن مي زيسته اند، قرار داده شوند مقاومتي بيش از ماهي هاي منزوي ديگر در برابر سموم از خود نشان داده اند. زيرا آب مزبور قبلا تحت كنترل زيستي بوده است. يعني در وضع اول ماهي ها بعلت ترشح مخاط و ساير ترشحات در برابر سموم واكنش نشان داده اند. و تاحدي مكانيسم واكنش گروهي را در اين مورد آشكار كرده اند. اگر در پرندگان مجتمع اندازه جمعيت در حدي كوچكتر گردد، توليد مثل با موفقيت انجام نمي شود كه اين نوع همكاري ها حتي در موجودات زنده ابتدايي هم ديده مي شود. اصل الي(Alee) را مي توان بصورت زير خلاصه نمود. "تراكم بسيار كم، همانند تراكم هاي زياد رشد جمعيت را محدود مي سازد."

تلخيص از كتاب شالوده بوم شناسي نوشته Odum  ترجمه دكتر محمدجواد ميمندي نژاد و کتاب اکولوژی اردکانی

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 30 تير 1391برچسب: قانون يا اصل الي(Alee) در جمعيت هاي جانوري(تجمع جانوري), ] [ 17:21 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 عوامل اقليمي شامل نور، دما، رطوبت و باد مي باشد که هرکداميک از آنها در زير مختصر شرح داده مي شود.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ جمعه 30 تير 1391برچسب:عوامل محدود کننده, ] [ 17:18 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 رنگدانه ها و مواد آروماتيك در گلها و ميوه ها ،حشرات ، پرندگان و ديگر حيوانات را جذب ميكند كه گلها را تلقيح كرده يا ميوه ها را پراكنده كند ((zoochory. از آنجاببكه دو طرف شراكت (گياهان و جانوران) از اين رابطه سود مي برند (عمل جذب كنندگان بعنوان همزيست). رنگ گلها (گلبرگ، بساك،دانه گرده) ميوه ها از رسوب تركيبات رنگي در غشاهاي زيستي (كارتنوييد ها) و ديواره هاي سلولي (فلوبافنهاي قهوه اي ،ملانين سياه) و از رنگدانه هاي قند دار محلولدر خود رنگ به چندين عامل بستگي دارد:

  1-نوع ساختار كروموفور(شكل 15-1)ساختار فلاون در فلاونوييدها ، ساختار بتايين دربتاسيانين و بتازانتين ها               

  2 - نوع جانشيني در ساختار پايه

 3-  كمپلكس ممكن باند شده به Fe+3 و AL+3

4 ـ pH شيره گياهي

به اين ترتيب درجات متفاوت رنگ بين دامنه اي از كرم،زرد ، زرد كمرنگ ، قرمز، آبي و ارغواني غليظ تغيير ميكند (جدول 5ـ1).نشانهاي شهد ماوراء بنفش بر روي گلها به وسيله همنوپتران و برخي از ديپترا (دوبالان) قابل   تشخيص است. پرندگان با رنگهاي روشن و ماوراء بنفش منعكس شده توسط لايه هاي مومي سطح ميوه هاي خاصي جذب مي شوند .مواد آروماتيك حشرات ، پرندگان و پستانداران را به سوي گلها و ميوه ها دقيقاََ وقتي كه گلها باز ميشوند و ميوه ها مي رسند، جذب مي كند. انتشار عطر معمولاََ با فعاليتهاي روزانهَ حيوانات گرده افشان (پروانه ، زنبور) يا ميوه خواران هم زمان است (شكل 16-1).انتشار عطر يا بو به وسيله گياهان پيامي براي آمادگي جهت گرده افشاني است. بوهاي منتشر شده تقريباََ هميشه مخلوطي از متابوليت هاي ثانويه گياهي است به ويژه منوترپنها (روغنهاي اترال) الكلهاي زنجيري ، كتونها ، اترها ، اسيدهاي چرب، آروماتيكها (وانيلين،يوگنول) ،آمين ها و مشتقات ايندولها .  يك مورد غير معمول گرده افشاني با جذب فوق العاده ويژه گرده افشانها توسط گونه هاي Ophrys  وجود دارد. ترپنوييد هاي حلقوي ساطع شده از گلهاي اركيد فرومونهاي جنسي زنبورهاي وحشي را تقليد مي كنند.حركات جماع نرهاي گول خورده انتقالات پيچيدهَ دانه گرده به كلاله را با موفقيت فراهم ميكند. 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب: جذب گرده افشانها و پراكند گي ميوه ها توسط حيوانات, ] [ 17:33 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

گياهان مواد وترشحات متنوعي توليد مي كنند كه به طور منظم اثراتي را وقتيكه توسط ديگرگياهان،ميكرواورگانيسمها يا حيوانات جذب مي شوند،اعمال مي كنند. به طور طبيعي مواد بيو اكتيوي وجود دارند كه به عنوان ecomones يا Infochemicales شناخته مي شوند ونقشهاي مهمي در ايجاد انتقال پيامها،شناسايي،دفاع،ممانعت وتوليد سم بازي مي كند. برخي از اين عوامل فقط به صورت برون گونه اي به عنوان آتوتوكسين،ممانعت كننده در جوانه زني وبه عنوان فرومونها(جذب كننده وعلايم جاده اي)عمل مي كنند. درصورتيكه گروه ديگركه Allelochemicales ناميده مي شوند، برديگر گونه هاي گياهي،ميكرواورگانيسمها وحيوانات اثر مي كند. گروهي از اينفوكمكالها كه Allelomones ناميده مي شوند، فقط براي اورگانيسمهاي توليدكننده مفيد هستند،Kairomones گروه ديگري هستند كه فقط براي مصرف كنندهها مفيد هستند و Synomones براي دو طرف (شركا) مفيد هستند. طبيعت اغلب واكنشها نا معلوم ونسبتا پيچيده است،بنابراين مشكل است كه اثرات مواد بيواكتيورا بدون ابهام وصريح طبقه بندي كنيم. درك صحيح ما از واكنشهاي شيميواكولوژيكي براي فهم مااز فرايندهاي اكوسيستم وبراي پيشرفت اكولوژيكي دراندازه گيري درست بقا گياه لازم است.مواد بيواكتيو گياهي اغلب مواد واسطه يا محصولات نهايي متابوليسم ثانويه است. بنابراين آنها به عنوان مواد ثانويه گياهي معرفي مي شوند.آنها به صورت زيستي از پيشروهاي حاصله از متابوليسم اوليه سنتز شده اند. (شكل1-12)مهمترين راههاي سنتزي آنهايي هستند كهاز متابوليسم قند وچربي از طريق استيل كوانزيم آ،موالونات،ايزوپنتنيل پيروفسفات بهترپنوييد و استروييدها،از متابوليسم آمينواسيد و قند از طريق اسيد شيكميك وراه استات پلي كيتيد به تركيبات فنولي ومشتقاتشان(مثلافنيل پروپانها،فلاونوييدها،تاننها،موادگوناگون گلسنگ)واز طريق آمينو اسيدها به الكالوييدهامنتج مي شود. تخمين زده مي شود كه صد هزار مواد طبيعي اكوبيوشيميايي فعال وجود دارند. جدول(3-1) خلاصه اي از مهمترين گروههاي موادوانتشار(پراكندگي)تاكسونوميك آنهافراهم مي كند. تنوع موادثانويه گياهي درطول فيلوژني گياهي افزايش يافت ودر اثر فعل وانفعالات با پارازيتهاي ميكروبي وحيوانات مصرف كننده كامل شد. از آنجاييكه متخصصين مكررا درموردتمام انواع مواد دفاعي و توكسينهاي به توافق رسيده اند،تغييرات يا سنتز مواد جديد بايستي به طور مداوم پديدار شود. اين سازگاريهاي طبيعي در مدت نسبتا كوتاهي رخ مي دهد.اينها بديهي است كه پراكندگي شيميواكوتيپهاي متفاوت و اكوتيپهاي قابل تشخيص شيميوتاكسنومي(مثل تفاوتهاي بين عطر گونه هاي متفاوت لامياسه)قابل ملاحظه است.

   تركيبات عمومي فنيل پروپان (رزينها، ليگنين شكل 14-1)مشتقات فنولها (تاننهاي غليظ شده) و فلاونوييدهاي اولين مواد دفاعي شيميايي بودند كه استخراج شدهاند.(شكل13-1)طيف مواد طبيعي به ميزان زيادي با محصولات رده استات-موالونات افزايش يافت وقتي كه آنژيواسپرمها (نهاندانگان) تكامل يافتند و فرمهاي علفي پديدار شدند. كميت (اندازه)اينفوكمكالها در گياهان بين بافتها ، اندامها و حتي سلولهاي افراد متفاوت است. (عناصر ترشحي و تانن ايديوبلاستها) آنها در طول پيشرفت گياه و فصول متفاوت تغيير مي كنند. غلظت مواد بيوژنتيك گياهي ممكن است به ميزان قابل ملاحظه اي در طول روز يا حتي ساعت تغيير كند (نوسان كند). حالات غذايي گياه و اثرات ايجاد كنندهاي استرس متفاوت باعث تغيير قابل ملاحظه اي در كميت و تركيب (جدول 4-1)  infochemical ها شده كه به نوبه خودفرايند هاي اكوسيستمها را تحت تاثير قرار مي دهد. حشرات بيشتر به گياهان استرس ديده و گياهاني كه به قدر كافي ذخيره نيتروژن دارند حمله مي كنند ، گياهان اساساًَ با افزايش توليد مواد دفاعي پاسخ مي دهند.

 روابط بيشمار از طريق انتقالات شيميايي بين ارگانيسم ها عمل مي كننذ. بنا بر اين تعدادي از وسيعترين و مهمترين پديده ها در زير توصيف ميشوند:


موضوعات مرتبط: اکولوژی، فیزیولوژِی گیاهی، ،
برچسب‌ها:
[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب: واكنشهاي شيميايي توسط مواد بيواكتيوگياه تغيير مي كند, ] [ 17:31 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

این مطالعه آزمایش می کند که آیا پوشش گیاهی و خاک های نمونه برداری شده در اراضی سوخته و قطعه قطعه شده و تشکیل دهنده دورنمای کشاورزی نزدیک کلیسای بلیز هند به عنوان تابعی از وضعیت برداشت محصول و فاصله تا جنگل قدیمیتر تغییر می کند يا خير. روش های تبدیل چند پاسخه (MRPPs) نشان داد که ترکیب گونه ای ( تراکم گونه های چوبی، پوشش گونه های علفی) به طور معنی داری بین تمام تیمارها (چوبی ‍‍P= 0.006 علفیP= 0.0001  ) و بین گروههای فاصله ای (چوبی P= 0.03 ، علفی 0.002 P= ) متفاوت است. فراوانی شکلهای علفی و همچنین تفاوت بین گروههای فاصله ای (MANOVA: P= 0.04)، با بالا رونده (P=0.03) و نیام داران (P=0.008 ) در فاصله های بیشتر از جنگلها رایجتر است. عناصر غذایی ماکرو خاک (P،K ) به طور معنی داری در اراضی آیش بلند مدت نسبت به زمین های در حال استفاده به دلیل توقیف تولید مجدد پوشش گیاهی بیشتر است.  اما آمونیوم و  نیتروژن به طور معنی داری در اراضی دورتر از جنگلهای قدیمی تر کمتر استP<0.05)  ANOVA دو طرفه). علی رغم این تفاوتها در ویژگیهای خاک و پوشش گیاهی، تفاوتهای معنی داری در تنوع گونه ای (غنای گونه ای، برابري) یا ساختمان پوشش گیاهی (تراکم چوبی ها، فراوانی، سطح مقطع) به عنوان تابعی از فاصله تا جنگل P<0.05)  ANOVA دو طرفه) وجود نداشت که به احتمال زیاد ازورود بذر از زیستگاههای دارای توالی اولیه احاطه کننده ناشی می شود. این مطالعه نشان می دهد که تغییرات ساختمان دورنما ممکن است بر فرایندهای اکولوژیکی مثل توالی در دورنماهای گرمسیری تکه تکه شده اثر گذاشته و تاکید می کند که لازم است تحليل ماتريس دورنما به عنوان یک زیستگاه نامهربان و بدون سیمای ویژه را رد کنیم و اثرات کیفیت ماتریس و ناهمگونی را شناسایی و ترکیب کنیم. 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:

جدول حیاتی نشان دهنده نرخ بفا و تولید مثل در مراحل مختلف سنی، اندازه، یا رشد (مثلا مرحله تخمی، نوزادی، جوانی، بلوغ) می باشد. اکولوژیست ها و جمعیت شناسان دریافتند که جدول حیاتی در شناخت الگو و علت مرگ و میر و پیش بینی افزایش و کاهش آتی جمعیت، و مدیریت جمعیت گونه های در خطر انقراض بسیار مهم می باشد. از مهمترین عملکرد جدول حیاتی ، پیش بینی افزایش یا  کاهش جمعیت در آینده می باشد. افزایش یا کاهش جمعیت یک کشوریا یک ناحیه بسته به این است که هر شخص چه تعداد بچه دارد، در چه سنی بچه دار می شود و در چه سنی می میرند. جدول حياتي ساختار راحتي براي اگاه بودن از ميزان مرگ ومير،تولد و توليد مثل جمعيتهايي است که به آن علاقه منديم (Krebs 1972) .اين جدول توسط Raymond Pearl در سال 1921 به اکولوژيست ها معرفي شد و توسط جمعيت شناسان انساني به ويژه کمپاني هاي بيمه زندگي توسعه پيدا کرد که علاقه مصممي داشتند به دانستن اينکه مردم چگونه به مدت طولاني مي توانند اميد به زندگي داشته باشند. گزارش هاي زيادي از جدول زندگي انساني وجود داد اما اطلاعات زيادي در مورد جدول زندگي گياهان و جانوران نيست. اين جدول اگرچه اطلاعاتي راجع به مرگ ومير به ما مي دهد اما نمي تواند تاثير حوادث تاريخي را روي نوسانات مرگ ومير توضيح دهد (krebs 1972). نتایج حاصل از جدول حیاتی برای برنامه های کنترل بیولوژیکی مهم هستند(Zanuncio, T. V. 2005).

Deevey در سال 1947، مشکل ايجاد جدول حياتي را براي گونه هاي مختلف شناسايي کرد. داده هاي اساسي جدول حياتي  بعضي از نوع Cohort و بعضي از نوع Static هستند و نقطه شروع جدول حياتي براي موجودات مختلف متفاوت مي باشد. نقطه آغاز براي پستانداران از زمان تولد، براي حشرات از زمان تخم، براي بارناکل ها از زمان قرار گرفتن روي صخره ها مي باشد.

نویسنده مطلب: خانم افشار


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:جدول حیات, ] [ 16:1 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

در طبيعت چهار الگوي کلي از تغيير اندازه جمعيت وجود دارد (Miller  G 2007):

1-   ثابت

2-   گسسسته

3-   چرخه اي

4-   نامنظم

در گونه اي که اندازه جمعيت به مقدار کم به بالا و پايين نوسان دارد گفته مي شود اندازه جمعيت نسبتا ثابت است. اين چنين الگوي جمعيت ويژگي گونه هاي زيادي است که در جنگل هاي گرمسير باراني پيدا مي شوند، در جائيکه متوسط باران و دما از سالي به سالي ديگر خيلي کم تغيير مي کند.در بعضي از گونه ها جمعيت ممکن است يکدفعه به بالاترين نقطعه عروج کند و سپس به سطح خيلي کم سقوط کند. بسياري از گونه ها که زندگي کوتاه و توليد مثل سريع دارند مانند جلبک و بسياري از حشرات که داراي سيکل جمعيتي وابسته به تغييرات فصلي در آب و هوا مي باشند. جمعيت حشرات در طول فصل بهار و تابستان سريعا افزايش و در طول يخبندان سخت زمستان سريعا سقوط مي کنند. در الگوي سوم (چرخه اي منظم يا سيکلboom-and-bust ) اندازه جمعيت به طور چرخه اي در دوره هاي زماني خاص افزايش و سپس سقوط مي کند. مانند موش صحرايي که در هر 4-3 سال جمعيت افزايش و سپس سقوط مي کند. در الگوي چهارم جمعيت به طور نامنظم و بي قاعده تغيير نشان مي دهد. فاکتورهای زیستی و غیر زیستی زیادی روی فعالیت جمعیت تاثیر می گذارند.(Naranjo, E. S. 1999)

منابع در متن ذکر شده است و این متن به خانم افشار تعلق دارد


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:انواع منحني تغيير جمعيت در طبيعت , ] [ 15:57 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

تاريخچه زندگي موجودات شامل تولد، دوره پيش از تولد، دوره توليد ثلي، دوره بعد از توليد مثلي و سپس مرگ در نتيجه پيري مي باشد البته شکلهاي ديگر مرگ و مير در هر زمان ممکن است رخ دهد. بعضی ارگانیسم ها دارای چندین نسل یا بیشتر در یک سال هستند بعضی ها  فقط یک نسل در یک سال دارند (یکساله) و بعضی دیگر چند ساله هستند. همه ارگانیسم ها یک دوره رشد قبل از تولید مثل دارند و با شروع تولید مثل رشد کاهش می یابد(شکل 4).

 دو نوع چرخه زندگي وجود دارد(Begon, M. J. L. Harper and C.R.Townsend. 1996):

 

1- Semeleparous: در اين گونه ها افراد فقط داراي يک دوره توليد مثلي در زندگيشان هستند( بيشتر بي مهرگان) و نيز داراي يک نسل هستند.از جمله بيشتر گياهان يکساله از اين نوع هستند آنها يکبار گل و دانه مي دهند  سپس مي ميرند. در بين گياهان Semeleparous با زندگي طولاني مدت ( بيشتر از يک سال) آنها فقط يک فاز توليد مثلي دارند (Melilotus). بعضي ها دو ساله هستند در بعضي از گونه هاي Semeleparous نسلها با هم همپوشاني دارند به طوريکه در يک زمان ممکن است افراد يک، دو، سه ساله در جمعيت وجود داشته باشد. يک شکل رايج از اين سيکل زندگي در حشرات ناحيه استوايي که جزء گونه هاي يک ساله هستند ديده مي شود حشره در زمستان در مرحله لاروي يا تخم باقي مي ماند تا اين که بهار برسد سپس در سرتاسر ماه هاي گرم رشد مي کند تا اينکه شکل بالغ پيدا کند افراد بالغ جفت گيري کرده و تخم ريزي مي کنند و در سرتاسر زمستان به حالت خفته باقي مي مانند(Begon, M. J. L. Harper and C.R.Townsend. 1996)..   

2- Iteroparous: در اين گونه ها افراد چندين حادثه توليد مثلي را تجربه مي کنند )مانند پستانداران و پرندگان) که ممکن است به صورت يک دوره توليد مثلي گسترده باشد یا به صورت دوره های تولید مثلی مجزا باشد. آنها داراي چندين نسل هستند در هر دوره از فعاليت توليد مثلي افراد به رشد و بقاي خود ادامه مي دهند.آنها داراي شانس مناسب از رشد و بقا براي توليد مثل دوباره هستند.آنها به رشد و توليد گلها و دانه هاي جديد در سرتاسر فصل ادامه مي دهند تا اين که آنها به علل مختلف بميرند(Begon, M. J. L. Harper and C.R.Townsend. 1996)..


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:چرخه زندگي, ] [ 15:39 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

گروهي از موجودات زنده متعلق به یک گونه که در يک مکان خاص زندگي مي کنند، جمعیت گفته می شود. سازندگان اصلي جمعيت موجودات زنده اي هستند که به طور بالقوه با همديگر آميزش می کنند. اين جمعيت ممکن است به جمعيتهاي موضعي تقسيم بندي شود كه هر یک گروهي از موجودات دارای پدیده درون لقاحی را دربرمی گیرد(Krebs, C. J. 1972).

يكي از قوانين اساسي تئوري تكاملي مدرن مي گويد‏، جمعيت واحدي است كه در طبيعت تكامل مي يابد. بنابراين رشته هاي اكولوژي جمعيت و ژنتيك جمعيت اشتراك بالايي دارند. جمعيت داراي ويژگي هاي گروهي است به طوريكه محاسبات آماري نمي تواند براي هر فرد اعمال شود(Krebs, C. J. 1972). یک الگوی کلی برای پراکنش جمعیت در زیستگاه ها وجود دارد شامل: 1- توده ای ( گروهی) 2- یکنواخت 3- تصادفی. بیشتر گونه ها به صورت گروهی زندگی می کنند، مثل توده های گیاهان بیابانی در سر تاسر بهار، درختان چوبی کتان در امتداد رودخانه ها. مکان و اندازه این گروهها با توجه به دسترسی به منابع متغیر است. بعضی از گونه ها، افراد با فاصله های ثابت از یکدیگر توزیع یافته اند مانند بوته های کرئوزوت در بیابان. بعضی از ارگانیسم ها به صورت تصادفی توزیع یافته اند که غالبا نادرند. رایج ترین الگوی پراکنش جمعیت، گروهی می باشد.

غالبا افراد به 4 دليل به صورت گروهي زندگي مي كنند كه عبارتنداز(Miller G 2007 ):

1- زندگي گروهي سبب مي شود جانوران به شکل کارآمدتری در برابر شكارچيان محافظت شوند.

2- بعضي از جانوران تشكيل گروههاي موقتي براي جفت گيري و حمل فرزندان جوان مي دهند.

3- زندگي دسته جمعي براي گونه هاي شكارگر‏، شانس بهتري براي به دست آوردن غذا ايجاد مي كند.     

 

 4- ذخایر مورد نیاز گونه، قابلیت استفاده از مکانی به مکان دیگر متغیر است.

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:جمعيت, ] [ 15:37 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 مقدمه

واژه محيط زيست از نقطه نظر واژه شناسي به معني اطراف است. بنابراين محيط زيست مجموعه‌اي از عناصر است که موجود را دربر مي‌گيرد. هر نيرو ، ماده يا شرايطي که زندگي يک موجود را در هر مسير احاطه کند و بر روي آن تاثير بگذارد، به عنوان عاملي از محيط زيست به شمار مي‌رود. اين عوامل به صور گوناگون ، به صورت عوامل زيست محيطي يا بوم شناختي آب يا عوامل ساده‌اي ناميده مي‌شوند که ممکن است زنده يا غير زنده باشند. مجموع تمام اين عوامل محيط زيست ، يک موجود را ايجاد مي‌کند. در محلي که يک موجود زندگي مي‌کند، مسکن طبيعي ، يک مجموعه ويژه از شرايط زيست محيطي را ارائه مي‌دهد.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب: اکوسیستم,اجزاء و تغییرات آن , ] [ 8:34 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:بررسی اثر شوری کلرید سدیم بر جوانه زنی دو رقم گندم, ] [ 20:7 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

ممكن است فردي به دماي پايين مقاوم باشد اما در مقابل دماي بالا از خود مقاومت نشان ندهد همين مقاومت در طول دوره ي زندگي فرد متفاوت است ممكن است در جواني نسبت به اين دما مقاوم بوده و در پيري از خود مقاومت نشان ندهد  البته عوامل محيطي ديگر نيز روي ميزان مقاومت يك فرد تاثير گذار است مثلا اگر فرد به دما ي پايين مقاوم است آن زماني است كه فرد گرسنه نباشد.يا به عنوان مثال گياه كاكتوس: به شرط اينكه فتوسنتز آن خوب باشد به كم آبي متحمل است.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:سازش و سيستم هاي خود نظم, ] [ 16:42 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 

Assessment of bioaccumulation of Nickel in freshwater periphyton from River Gharasou: An experimental evaluation

 

Authors:
Mozafar Sharifi ] - Razi University Center for Environmental Studies, Faculty of Science, Kermanshah
Hamid Reza Ghassemi ] - Razi University Center for Environmental Studies, Kermanshah

 

 Abstract:

In order to evaluate the long-term (30 day) influence of Nickel on productivity in algal periphyton communities, indoor artificial streams were used with differing Nickel concentration (2.5, 5 and 7.5 mg.l-1). The effects of Nickel on community productivity were assessed by measuring biomass, ash-free dry mass (AFDM), chlorophyll-a and the rate of Nickel absorption. In artificial streams with Nickel, there was a significant (p<0.05) reduction of chlorophyll-a, AFDM, but not dry mass under the influence of Nickel. These observations suggest that productivity of periphyton community could serve as a biological indicator of nickel pollution.

 

Keywords:

artificial stream, biomass, chlorophyll-a, periphyton, Nickel

 

 

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:

 به منظور بررسی ترکیب گونه‌ای و خصوصیات فیزیکو - شیمیایی چشمه گرم کیله سفید سر پل ذهاب، عوامل زیست محیطی موثر بر چشمه  مذکور مورد مطالعه قرار گرفت. عوامل شیمیایی و فیزیکی (سولفات، نیترات، کلر، فسفات، سیلیس، منیزیم، کلسیم، پتاسیم، هدایت الکتریکی، کدورت) و همچنین ویژگی‌های زیستی (ترکیب گونه‌ها، کلروفیل a، وزن خشک، شاخص اتوتروفیک و وزن خشک بدون خاکستر) اندازه‌گیری شد. در طول سال دمای چشمه گرم تقریبا ثابت باقی مانده و در فصل تابستان درجه حرارت آن همواره پایین‌تر از دمای محیط بود. بالا بودن غلظت سولفات و هدایت الکتریکی از ویژگی‌های برجسته این چشمه گرم است. نمونه آب و قلوه سنگ‌ها از سرچشمه جمع‌آوری شد. شش گونه از سیانوباکتریا متعلق به چهار جنس در این تحقیق شناسایی شدند. این مطالعه نشان داد که برخی از گونه‌های مانند Phormidium formosum و Oscillatoria limosa   غالب هستند. 

 


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 12 فروردين 1391برچسب:بررسی وضعیت اکولوژیک چشمه ی گرم کیله سفبد سرپل ذهاب, ] [ 12:19 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

 

ماستينگ توليد همزمان دانه يا ميوه توسط تعدادي از درختان است که اين درختان ممکن است به يک يا چند گونه از يک جنس گياهي تعلق داشته باشند و باعث ايجاد چرخه هاي گرسنگي و اقناء مي شود. ماستينگ مي تواند در سه گروه قرار گيرد: ماستينگ شديد، ماستينگ عادي یا نرمال و ماستينگ مشهور و مورد قبول عامه. اين پديده داراي سه عنصر کليدي تغيير پذيري، هماهنگي و دوره اي بودن است. در اين مقاله، ما ماستينگ را از دو ديدگاه اکولوژي و تکاملی مورد بحث قرارداده و فرضيه هاي (فرضيه دگرلقاحي، هزينه هاي اضافي، دانه هاي زياد، چرخه آتش بامبو، پيش بيني محيطي، به دام انداختن منبع، کارايي گرده افشاني، پراکنش به کمک حيوان، اثر موران و بي نيازي صياد) مربوط به آن را ارائه خواهيم کرد. گرچه توليد همزمان دانه توسط برخي از گونه هاي گياهي واضح و روشن است اما شناخت دقيق مکانيسم هاي درگير در اين پديده به دليل پيجيدگي و تعامل عوامل موثر بر آن با يکديگر، همچنان مبهم بوده و در نهايت مي توان گفت که ماستينگ مشکل بي حرکت بودن گياهان را تا حدی جبران نموده و نه تنها يک ويژگي توليد مثلي سازش يافته بوده بلکه منعکس کننده تغييرات اقليمي است.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 12 فروردين 1391برچسب: ماستينگ در گياهان, ] [ 12:13 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

   مفهوم نقشه پراكندگي بيوژئوكلماتيك از مفهوم نواحي گياهي حاصل مي شود. نواحي گياهي، به عنوان پوشش گياهي يك ناحيه ي ژئوگرافيك ويژه يا منطقه اي كه ماكروكليمات يكساني دارد، معرفي مي شود. اين پوشش گياهي با يك ماكروكليما ناحيه اي كه داراي چندين جامعه متفاوت است، يك پوشش گياهي موزاييك را به وجود مي آورد. بنابران مفهوم Zonal با مفهوم Formation تفاوت دارد.


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ شنبه 12 فروردين 1391برچسب: نقشه پراكندگي بيوژئوكلماتيك كراجيان , ] [ 12:11 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

يك تكه پوشش گياهي يا يك جامعه گياهي كه از گونه هايي با شكل رشد متفاوت،تشكيل شده است. مثلا يك علفزار ممكن است از علفهاي پاياي پراكنده، علف هاي ريزوم دار ويك ساله تشكيل شده باشد. هر يك از اينها يك نوع متفاوت از شكل حيات است و هر كدام از اين اشكال حيات ممكن است گونه هاي متعددي را در برگيرد. گونه هاي هر شكل حيات كه با هم در يك زيستگاه رشد مي كنند، به عنوان سینوسی يا یونین معرفي مي شوند. اينها يك هويت مستقل نسبت به بقيه جامعه دارند.به همين دليل آنها توسط برخي از محققان به عنوان واحد اساسي پوشش گياهي خصوصا در ارتباط با جانوران در نظر گرفته مي شوند.

 

    جوامع خيلي ساده مثل علفزارهاي يك ساله ممكن است فقط از يك سینوسی گياهي تشكيل شده باشد.جوامع پيچيده تر مثل جنگلها، ممكن است از 10 يا تعداد بيشتري سینوسی تشكيل شده باشند. در واقع مي توان هر يك از لايه هاي يك جنگل چند لايه اي مثل لايه ي درختي،درختچه اي،علفي و خزه اي را يك سینوسی در نظر گرفت. اما از يك ديدگاه كاربردي،فرد ممكن است بيش از يك نوع شكل حيات در هر لايه ي جنگل مثل در ختان خزاندار و هميشه سبز در لايه درختي يا ژئوفيتهاي يك ساله و همي كريپتوفيتها در يك لايه علفي تشخيص دهد.

    سینوسی ممكن است به كمك يك طبقه بندي از شكل حيات مثل سيستم مشهور رانکایر كه به يك كليد ترقي كرد و با مهارت بيشتر توسط النبرگ و مولر اصلاح شد،مشخص شود. البته ممكن است سینوسی با صراحت كمتري با رده هاي بالاتر (وسيع تر) شكل حيات شناسايي شود.

    مزاياي سینوسی كاملا واضح است: سینوسی به سادگي و حتي بدون آگاهي از نام گونه ها شناسايي مي شود. توضيحات مربوط به تجسم تركيبات سینوسی ها يك تصوير واضح از جوامع و يك ايده مشخص از شرايط زيستگاه آنها را فراهم مي كند. تركيبات سينوسي حتي در عرض محدوده هاي نواحي فلورستيكي متفاوت،مي تواند تعقيب شود و شناسايي روابط اكولوژيكي را ممكن مي سازد.  بنابراين،آن ها براي قياسهاي جهاني به طور مشابه وقتي اين تشكيلات وجوددارند، مفيد هستند.

در هر حال، اگرچه آن ها به عنوان واحدهاي اساسي براي تقسيم بندي پوششهاي گياهي مفيدبودند، فرد بايد به طور دلخواه واحدهاي اكولوژيكي و توپوگرافيكي تمام آن جوامعي كه از چندين سينوسي تشكيل شده اند مثل توده هاي (استاندهاي) جنگلي يا جوامع خارستان، جداكند. سینوسی ها بايد به عنوان زيرواحدهاي به صورت ساختاري قابل تعريف، در جامعه گياهي بحث شوند.  

                                                                                                                                                                                                                                


موضوعات مرتبط: اکولوژی، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 12 فروردين 1391برچسب: مفهوم Synusia یا سینوسی, ] [ 11:2 ] [ حمیدرضا قاسمی ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

کارشناس علوم گیاهی، کارشناس ارشد بوم شناسی گیاهی و دانشجوی دکتری فیزیولوژی گیاهی دانشگاه اصفهان
آرشيو مطالب
مهر 1393
مرداد 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 بهمن 1392 دی 1392 مهر 1392 شهريور 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 فروردين 1391
امکانات سایت

   آی پی رایانه شما :

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 29
بازدید کل : 12616
تعداد مطالب : 141
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1